معماری یک هنر خارقالعاده است که یکی از مهمترین دستاوردهای بشر نیز محسوب میگردد. انسان بوسیله معماری توانسته موارد بسیاری را ابراز کند، مواردی مانند عقاید شخصی، بومی، عقاید فرهنگی و بسیاری موارد دیگر. رفته رفته و با گذر زمان هر کدام از این نوع معماریها به یک سبک تبدیل گردید و جای خود را در دنیای بزرگ معماری باز نمود. در 100 سال اخیر فرمهای متعدد و البته نویی در معماری جهانی بوجود آمد که دید جهانیان را نسبت به معماری، فضاهای شهری و البته سبک زندگی تغییر داد. در ادامه مطلب " آشنایی با سبکهای معماری جهان" از استودیو معماری فرشید حسینی قصد داریم شما را به صورت اجمالی با سبکهای معماری شاخص جهانی آشنا سازیم. با ما همراه باشید.
همان طور که پیشتر نیز ذکر شد طی 100 سال گذشته سبکهای معماری متعددی به دنیا معرفی شد و رفته رفته اقبال اکثریت معماران جهان به این سمت رفت که معماری سنتی را با سبکهای مدرن تلفیق نموده و آثار فوق العاده زیبایی را به همگان معرفی کنند. معماری در طول سالیان سال به دلایل مختلف که طیف وسیعی هم دارند سبک و سیاق خود را عوض نموده و تغییرات گستردهای داشته است. بنابراین اگر از علاقمندان معماری باشید باید کم و بیش و بصورت اجمالی با سبکهای شاخص معماری جهانی آشنایی داشته باشید تا بتوانید راحتتر سبک مورد نظر خود را بشناسید و راجع به آن مطالعات بیشتری داشته باشید.
بسیاری از بزرگان معماری جهان، معماری کلاسیک را مادر همه سبکهای معماری جهان میدانند. در طراحیهای معماری کلاسیک معمولا ظاهری زیبا و باوقار در کنار شکوه و عظمت مشاهده میکنید که در کنار تناسبات زیبا سرآغازی برای طراحیهای متفاوت آینده و شکل گیری دیگر سبکها بوده است. اگر بخواهیم چند مورد از شاخصترین طراحیها در معماری کلاسیک را نام ببریم باید به ساختمانها و نقاط شاخص شهری در معماری روم و یونان باستان اشاره کنیم. با گذشت سالها از ساخت ساختمانهای طراحی شده توسط سبک معماری کلاسیک، هنوز هم این ساختمانها زیبایی خیره کنندهای دارند و اکثر این آثار را میتوان در پایتختهای کشورهای یونان و ایتالیا مشاهده نمود.
سالهای 850 پیش از میلاد مسیح تا 476 پس از میلاد مسیح
سبک معماری کلاسیک را چگونه تشخیص بدهیم؟
هر سبک معماری نشانههای متعددی دارد که با استفاده از این نشانهها می توان با دیدن یک ساختمان یا اثر، سبک معماری آن را تشخیص داد. نشانههای سبک معماری کلاسیک به شرح زیر است:
در دنیای معماری صاحب نظران بسیاری وجود دارد که تعداد زیادی از این افراد صاحب نظر، علاقه خاصی به معماری روم شرقی دارند که به معماری بیزانتین یا معماری بیزانس نیز معروف است. بسیاری سبک معماری روم شرقی را به تعدد در گنبدها و جزئیات تجملی فراوان میشناسند.
یکی از هدفهای این سبک معماری این بوده است که مخاطب را با استفاده از گنبدهای فراوان و همین طور استفاده هوشمندانه از موزائیکهای براق، شگفت زده نماید. معمولا با استفاده از این سبک معماری قصرهای سلطنتی باشکوه با جزئیات تجملاتی و البته مسحور کننده ساخته میشد و در طراحی برای آن سقفها و ستونهای بلند و البته تعداد زیادی گنبد در نظر گرفته میشد تا فرد بیننده با دیدن این بناها مجاب شود که فرد قدرتمند، ثروتمند و مهمی در این بناها زندگی میکند.
علاوه بر قصرهای متعددی که با استفاده از این سبک ساخته شدهاند، کلیساها و مساجد بسیاری نیز طراحی شدهاند که نمونه آنها در آثار تاریخی و معماری استانبول قابل مشاهده است.
تشخیص سبک معماری بیزانس یا روم شرقی آسانتر از بقیه سبکهاست. اگر بنایی دیدید که گنبدهای فراوانی دارد و به جزئیات بسیار توجه شده و تجملات فراوانی هم در جزئیاتش به کار رفته است، شک نکنید سبک معماری آن بنا، معماری روم شرقی است.
از سال 330 میلادی تا 1453 میلادی
در ادامه مطلب " آشنایی با سبکهای معماری جهان " قصد داریم یکی دیگر از سبکهای معروف معماری جهان را برای شما معرفی کنیم. یکی از سبکهای معماری شناخته شده و البته شاخص در معماری، سبک رومانسک است که به سبک معماری رومیوار نیز معروف است. آنچه این سبک از معماری را شاخص نموده و از بقیه سبکها متمایز میکند استفاده از ستونهای ضخیم در کنار بدنههای گرد و دایرهای شکل است.
سبک معماری رومیوار مربوط به قرون وسطاست که عموما بناهایی که با استفاده از این سبک معماری طراحی شدهاند، ساده، بسیار سنگین و همچنین بسیار هم بزرگ بودهاند. در این سبک، هر ساختمانی که ساخته میشد، دیوارهای ضخیم و سنگین داشت و کل بنا هم بسیار سنگین ساخته میشد. این در حالی بود که در این سبک بر خلاف دیوارهای قطور، تعداد پنجرهها بسیار کم بود و پنجرههایی هم که در نظر گرفته میشد بسیار کوچک بود. در تزئینات داخلی هم بیشتر از طرحهای زیگ زاگی و لوزی شکل استفاده میشد و عموما مورد دیگری نداشت.
هر جا بنایی را مشاهده نمودید که ستونهای ضخیم و قطوری داشت و بدنه سازه هم گرد و دایره ای شکل بود، بدانید که این بنا با سبک معماری رومی وار ساخته شده است.
در بازه زمانی بین سالهای 900 تا 1200 میلادی ساختمانهایی با این سبک ساخته میشد.
یکی دیگر از سبکهای معماری که تغییر و تحول بزرگی در این دنیا ایجاد نمود، سبک معماری گوتیک بود. این سبک که پیشرفت بزرگی در دنیای معماری محسوب میگردد، دستاورد اروپاییان بود و به واسطه آن ساختمانهایی طراحی و ساخته گردید که با دیگر ساختمانها تفاوتهای بسیاری داشتند. ساختمانهای طراحی شده در سبک گوتیک عموما بلندتر و سبکتر بودند و طوری ساخته میشدند که بیشتر از دیگر ساختمانها خودنمایی مینمودند. از این سبک معماری بیشتر در ساخت کلیساها استفاده می شد و شاخصه آنها وجود طاقهای نوک تیز در بنا بود.
جذابیت این سبک معماری باعث گردید تا در حد فاصل اواسط قرن 18 تا 20 میلادی، این سبک دوباره و به مرور احیا گردد که همین موضوع باعث گردید، جهان مجددا شاهد ساخت ساختمانهایی با استفاده از این سبک معماری باشد.
هر زمان یک بنا یا یک ساختمان را مشاهده نمودید که دارای ستونهای فرعی باریک، منارههای مارپیچ و ستونهای اصلی قوسی شکل بود، دریابید که سبک معماری آن گوتیک بوده است.
در بازه زمانی بین سالهای 1200 تا 1600 میلادی ساختمانهایی با این سبک ساخته میشد.
سبک معماری رنسانس به سبکی که اصلاحات ظاهری فراوانی به پا کرد معروف است. در ابتدای این مطلب درباره معماری کلاسیک سخن گفتیم، آنچه گفتیم را به یاد دارید؟ سبک معماری رنسانس با رعایت آنچه یونانیها به عنوان قوانین معماری کلاسیک میشناختند، ظاهر معماری کلاسیک را دچار تحول نمود و در واقع به آن جانی تازه بخشید.
این سبک معماری تناسبهای معماری کلاسیک را حفظ نمود، اما کاری کرد که ساختمانهای ساخته شده با آن سبک معماری بسیار زیباتر به نظر برسند. بسیاری از بزرگان دنیای معماری معتقدند سبک معماری رنسانس نسخه ای پیشرفتهتر از معماری کلاسیک است که زیبایی بیشتری نیز نسبت به آن دارد.
بناهایی که بر اساس سبک معماری رنسانس ساخته شدهاند، عموما ستونهایی با همان شکل و شمایل معماری کلاسیک دارند، اما در بخش سنگ فرشها و گنبدها تغییراتی داشتهاند و در این زمینهها بهبود یافتهاند.
در بازه زمانی بین سالهای 1400 تا 1700 میلادی در اروپا ساختمانهایی با این سبک ساخته میشد.
در برههای از زمان در اروپا، سبکی از معماری پدید آمد که با دوران رواج یافتن کلاه گیسهای تجملی همزمان شد. این سبک از معماری بر جنبههای ظاهری و تزئینات بناها توجه بسیاری داشت. در معماری سبک باروک برای اولین بار چنین حجمی از المانهای تزئینی در بناها ارائه شد که با دقت و جزئیات فراوانی هم به اجرا در میآمد. سبک معماری باروک در انتهای قرن 19 میلادی به اوج خود رسید و بناهایی که در بر اساس این معماری ساخته میشدند به علت تزئینات فراوانی که داشتند، چشمها را به سمت خود خیره مینمودند.
سبک باروک شاخصههای فراوانی داشت که از جمله آنها میتوان به نقاشیهایی که بر روی سقف کشیده میشد، نورپردازیهای نمایشی و تزئینات متعدد و خیره کننده، اشاره نمود.
در بازه زمانی بین سالهای 1600 تا 1750 میلادی در جهان ساختمانهایی با این سبک ساخته میشد.
سبک معماری نئو کلاسیک سبکی از معماری بود که در برههای از زمان با سبک معماری باروک هم دوره شد و توسط زرق و برق و در برخی از موارد توسط افراط موجود در این سبک معماری که بسیاری هم آن را میپسندیدند، کنار زده شد. این سبک معماری مانند سبک معماری رنسانس از سبک معماری یونان و روم پیروی مینمود و تنها تفاوتی که نسبت به معماری رنسانس داشت این بود که بعضی از عناصر معماری کلاسیک، تناسبات و قوانین آن را عینا حفظ مینمود.
ساختمانهایی شبیه یه ساختمانهای سبک کلاسیک، اما با ظاهری نوتر که سنگ فرشها، گنبدها و ستونهایش به طور سخت گیرانهای از معماری کلاسیک بهره جسته بودند.
در بازه زمانی بین سالهای 1600 تا 1750 میلادی در جهان ساختمانهایی به سبک نئوکلاسیک ساخته میگردید.
سبک معماری هنر نو سبکی بود که در سالهای آخر قرن 19 پدید آمد و در معماری جهان تا اوائل قرن بیستم بیشتر دوام نداشت. در این سبک معماری از اشکال گیاهان و طبیعت بهره میگرفت و در ظاهر بناها از ظاهر آنها بهره میبرد. یکی از ویژگیهای بارز سبک معماری هنر نو استفاده از انواع انحناها و همین طور خمیدگیها بود. این سبک معماری عمر طولانی در دنیای معماری نداشت و در مدت حیاتش بیشترین ساختمانها با استفاده از این سبک در شهر پاریس ساخته شد.
اگر چشمتان به ساختمانی افتاد که خطوط خمیده فراوانی داشت و در آن از تزئینات گیاهان استفاده شده بود، بیشک آن ساختمان با استفاده از سبک معماری هنر نو ساخته شده است.
بازه زمانی 1890 تا 1920 زمان حیات این سبک معماری بود.
هر چه شکوه، زرق و برق و عظمت در معماری قرن بیستم مشاهده میکنید، همه به دلیل بهره گیری از سبک معماری آرت دکو است. آرت دکو که به سبک معماری تزئینی نیز معروف است، با استفاده از اجزای گران قیمت و البته زیبا توانست به ساختمانها جذابیتی دوچندان ببخشد و ظاهر آنها را بسیار شیکتر از گذشته نماید. شاخصه این سبک معماری گران قیمت بودن آن بود که به همین دلیل پس از مدتی کمرنگ شد و استفاده از آن کاهش چشمگیری داشت.
در سبک معماری آرت دکو از نقوش هندسی بسیار استفاده میگردید، در نماها از کروم استفاده میشد و رنگهای زنده کاربرد فراوانی در این سبک داشت.
این سبک معماری در سالهای 1915 تا 1930 بسیار مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن کمرنگ شد.
امیدوارم تا به اینجا از مطالعه مطلب آشنایی با "سبکهای معماری جهان" لذت برده باشید. در ادامه این مقاله قصد داریم درباره سبک پر کاربرد مدرن در معماری صحبت کنیم. سبک معماری مدرن یک سبک جذاب است که ماهیتی مینیمالیستی دارد که عموما استفاده از تزئینات ظاهری در آن کاربردی ندارد. این سبک معماری سبکی است که در آن طراحی و فرم، تابع عملکرد است و در آن به وفور از اشکال مستطیلی و مکعبی استفاده میگردد. عموما در سبک معماری مدرن از پنجرههای بزرگ نیز استفاده میگردد که در اکثر بناهای معماری مدرن دیده میشود.
هر جا ساختمان یا بنایی دیدید که در آن از اشکال مکعبی به وفور استفاده شده بود، ساختاری مستطیل شکل داشت و ظاهر آن ساده و بدون تزئین بود، بدون شک سبک معماری آن مدرن است.
بیشترین استفاده از این سبک معماری در طراحی ساختمانها از سالهای ابتدایی قرن بیستم تا حدود دهه 1980 میلادی گردیده است.
در ادامه مطلب "آشنایی با سبکهای معماری جهان" به سبک معماری هایتک یا تکنولوژی پیشرفته میرسیم. زمانی که سخن از این سبک معماری به میان میآید، بسیاری از بزرگان معماری مثال جالبی درباره این سبک میزنند. آنها معتقدند که معماری هایتک مانند این است که یک فرد لباسهای خود را به صورت پشت و رو بپوشد. حال ممکن است بپرسید چرا این تشبیه درباره این سبک معماری به کار برده میشود؟
دلیل این تشبیه این است که در معماری هایتک، همه ابزارها و تجهیزات پیشرفتهای که معمولا تا قبل از این سبک در داخل ساختمان و در پس زمینه استفاده میگردید، به بیرون و در بخش نما منتقل گردید. در درون سازه نیز فرمهای مختلف و انعطاف پذیری مورد استفاده قرار میگرفت.
یکی از مهمترین شاخصههای معماری هایتک، نورپردازی زیاد در بخش نما و در کنار آن استفاده از لولهها و دیگر تجهیزات پیشرفته در نمای ظاهری ساختمان میباشد.
این سبک معماری عموما در بازه سالهای 1960 تا 1985 میلادی در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگرفت.
سبک معماری پست مدرن سبکی در معماری است که حرف و حدیثهای فراوانی به دنبال خود دارد. این سبک معماری همه ابعاد و جنبههایی که سبک مدرن در آن غیر انعطاف پذیر و خشک بود را دگرگون نمود و همه این موارد به جنبههای بسیار انعطاف پذیر و البته زیباتر تغییر داد. بسیاری هم معتقدند این سبک معماری جنبههایی از شوخی و طنز را نیر به همراه دارد. در سبک معماری پست مدرن گاهی اوقات گریزی هم به سبک معماری کلاسیک زده میشود که البته همین موارد هم دستخوش تغییرات بسیاری شدهاند.
در سبک معماری پست مدرن عموما اشکال عجیب و غریب در کنار رنگهای شفاف مورد استفاده قرار میگیرد که گاهی اوقات هم نشانههایی از سبک کلاسیک دارد. اگر بنایی با این مشخصات دیدید، مطمئن باشید که سبک معماری آن پست مدرن است.
این سبک معماری از دهه 1960 میلادی تاکنون در طراحیها مورد استفاده قرار میگیرد.
این سبک معماری زمانی که در طراحی یک ساختمان یا بنا مورد استفاده قرار میگیرد، شما را به یاد فیلمهای تخیلی هالیوودی میاندازد. این سبک معماری زمانی که در کنار یک ذهن خلاق قرار بگیرد، متریالها را طوری کنار هم میچیند و از تکنولوژیها چنان استفادهای میکند که باعث جا به جایی همه مرزهای معماری میگردد. مخاطب زمانی که اولین بار این سبک معماری را میبیند، به دلیل قوسها و پیچهای متعدد و همین طور زاویههای عجیب، باورش برای او سخت است.
اگر ساختمانی را مشاهده نمودید که پیچ و قوسهای بسیار زیاد و غیر معمول داشت یا اشکال هندسی تکه تکه یا قطعه قطعه در آن به کار رفته بود، سبک معماری آینده گرایی نو در آن به کار رفته است.
سبک معماری آینده گرایی نو از دهه 1960 میلادی تا کنون در طراحیها مورد استفاده قرار میگیرد.
ممنون که تا به اینجای مطلب آشنایی با "سبکهای معماری جهان" همراهی نمودهاید. به سبک معماری ساختارشکن میرسیم که یکی از عجیب ترین سبکهای معماری است. اگر بخواهیم راحت بگوئیم، معمارانی که از این سبک طراحی استفاده میکنند ساختمانهایشان را طوری طراحی میکنند که گویا ساختمان در حال ذوب شدن است. در این سبک طراحی برای استفاده از طرحهای موج مانند یا استفاده از المانها و عناصر ساختار شکن هیچ محدودیتی وجود ندارد. از اجزای سبک معماری ساختار شکن میتوان به سطوح کج و دیوارهایی شیبدار اشاره نمود. البته اشکال عجیب و غریب این سازهها کاملا از قبل توسط معماران برنامه ریزی شده است. زمانی که برای اولین بار از یکی از این ساختمانها بازدید کنید، به آسانی هرج و مرج را احساس خواهید نمود.
هر زمان بنایی را دیدید که از متریالهایی ساخته شده بود که نور را بازتاب میدادند و اشکالی عجیب و غریب و سیال داشتند، میتوانید مطمئن باشید که این بنا با استفاده از سبک معماری ساختار شکنانه طراحی گردیده است.
این سبک معماری از دهه 1960 میلادی تا به کنون مورد استفاده قرار میگرفته است.
امیدواریم، مطالعه مطلب آشنایی با "سبکهای معماری جهان" برای شما مفید بوده باشد. در ادامه مطالب استودیو معماری فرشید حسینی نیز با ما همراه باشید.
پیدایش معماری ایرانی به حدود هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح باز میگردد و تاریخی 6000 ساله دارد. از آغاز پیدایش آن تاکنون، این هنر دائماً تحت تاثیر موارد گوناگون، مانند عوامل مذهبی گسترش یافته و تکامل پیدا نموده است. معماری ایرانی از شناخته شدهترین و برجستهترین سبکهای معماری جهان است که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان جایگاهی ویژه دارد. آنچه هنر معماری ایرانی را از دیگر سبکها متمایز میسازد، ویژگیهایی همچون طراحیهای جذاب و مناسب، فرم صحیح پوشش، محاسبات دقیق و رعایت مسائل علمی و فنی در بناهاست. عناصر معماری ایرانی قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارند و همواره در دورههای مختلف حضور داشته اند. عناصر معماری ایرانی نه تنها از نظر تنوع، پهنه وسیعی را در برمیگیرند، بلکه نمودی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران کنونی دارند. در ادامه مطلب " آشنایی با عناصر معماری ایرانی " قصد داریم تا شما را با عناصر مهم و اصلی سبک معماری ایرانی آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
در گذشته بر سردر ورودی بناهای ایرانی یک هلال تزئینی قرار میگرفت که به کاشیهایی با عبارات مذهبی مزین میگشت، درنتیجه مهمانان به هنگام ورود و خروج از زیر آیات و عبارات مذهبی عبور میکردند. سردر همچنین به عنوان مانعی در برابر ریزش برف در زمستان و تابش مستقیم آفتاب در تابستان عمل مینمود.
پیش طاق دری عظیم است که ورودی مکانهایی چون مسجد، آرامگاه و مکانهای زیارتی را مشخص میکند. ارتفاع پیش طاق عموما از دیگر عناصر ساختمان بیشتر است تا اهمیت بنا را برای دیگران نمایان سازد.
در معماری سنتی ایرانی، برای بعضی از بناهای مهم، فضایی بزرگ در جلوی پیش طاق در نظر گرفته میشد که حکم پیشگاه و میدانگاه جلوی خانه یا محوطه باز روبروی درب خانه، مسجد، کاروانسرا و زیارتگاه را داشت. پیدایش جلوخان مربوط به دوران صفویه است و دوران اوج استفاده از آن در معماری ایرانی، به دوره قاجار باز میگردد. خانه های افراد ثروتمند در دوران قاجار بدون برخورداری از جلوخان مورد توجه واقع نمیشدند و وجود فرمانهای مختلف، کتیبهها و وقف نامهها در جلوخان بسیار رایج بود. از نمونههای بارز استفاده از جلوخان میتوان به کاروانسرای مهیار و مسجد امام تهران اشاره نمود.
آغاز استفاده از عنصر ساعت بر سردر ساختمانهای شهری به دوران صفویه بازمیگردد و این موضوع در دوران قاجار و پهلوی به اوج خود میرسد. این ساعتها در طول روز با نواختن آهنگ، زمان را به همگان اعلام مینمودند. بارگاه شاه چراغ در شیراز، مدرسه سپه سالار تهران، مسجد و مدرسه مشیر السلطنه و مسجد جامع کرمان از نمونههای بارز استفاده از ساعت سردر هستند.
در صنایع دستی به قطعههای مشبک ساخته شده از چوب که نقوش زیبایی نیز بر روی آن ایجاد شده باشد، ارسی میگویند. ارسی از عناصر بارز در معماری سنتی ایرانی محسوب میگردد و به پنجرههای چوبی مشبکی گفته میشود که به جای گشتن بر روی پاشنه، برای باز شدن به سمت بالا حرکت میکنند و در محفظهای مخصوص قرار میگیرند. ارسی بیشتر در پیشخوان و رواق ساختمانهای سردسیر و همچنین اشکوب کوشکها مورد استفاده قرار میگرفته است. یکی از عناصری که بر زیبایی ارسی میافزاید، شیشههای رنگی هستند اما استفاده از آنها ضروری نیست و میتوان به صورت دلخواه از آنها استفاده نمود.
در زمانهای قدیم دربهای ورودی خانهها دارای دو لنگه بود که بر روی هر لنگه کوبهای مخصوص به جنسیت فرد وجود داشت. کوبههای چکشی که صدای بمی داشتند مختص مردان و کوبههای حلقهای با صدای زیر، مختص زنان بودند. بنابراین هر فرد باید برای ورود به خانه، کوبه مخصوص به خود را به صدا درمیآورد و جنسیتش را قبل از ورود اعلام مینمود. اگر تا به اینجا از مطالعه مطلب " آشنایی با عناصر معماری ایرانی " لذت بردهاید، در ادامه نیز با استودیو معماری فرحو همراه باشید.
قدیم الایام در قسمت پایینی دربهای ورودی بناها، برآمدگی کوچکی جهت مشخص نمودن مرز بین فضای داخلی و خارجی خانه ایجاد میشد. آستانه همچنین در زمان بارش باران از ورود آب به درون خانه نیز جلوگیری مینمود. در طول تاریخ به طور پیوسته، آستانه اهمیت و ارزش ویژهای پیدا مینمود بگونهای که در یک دوره زمانی کسی اجازه نداشت پای خود را بر روی آستانه قرار دهد. در دوران سلسله صفویه بوسیدن آستانه درب عالی قاپو به عنوان امری ناشایست شناخته میشد و شخص خاطی مورد تنبیه قرار میگرفت.
به آستانه و ورودی ساختمانهای قدیمی در معماری ایرانی، هشتی گفته میشود. هشتی فضایی سرپوشیده است که در حیاط خانه و پس از درب ورودی ساخته میگردد. در گذشته این عنصر معماری با تزئینات زیادی آراسته میشد و معمولا یک بازشدگی در سقف آن وجود داشت که در روز باعث روشن ماندن آن فضا میگردید. در شب نیز هشتی را با فانوس روشن نگه میداشتند.
در خانههای مجللتر، هشتی ورودی مهمانها، خدمه و اعضای خانه را از هم جدا مینمود. هشتی دارای سکوهایی برای نشستن افراد بود تا آنها در زمان انتظار امکان استراحت داشته باشند. در بعضی خانهها هشتی، فضایی مشترک بین چند همسایه بود که گاها از آن به عنوان محلی برای معاشرت در زمان فراغت استفاده میشد. صاحبان مشاغل نیز از هشتیها برای پذیرایی از مشتریان خود استفاده میکردند.
در معماری ایرانی، راهرویی که در حدفاصل بین هشتی و حیاط خانه قرار میگرفت، دهلیز نامیده میشد که با توجه به بزرگی خانه اندازههای متفاوتی داشت. دهلیزها معمولا دارای جزئیات و تزیینات متفاوتی نیز بودند.
همواره در مرکز بناهای قدیمی ایرانی حیاطی چهارگوش به چشم میخورد که شکل و ابعاد آن تحت تاثیر عوامل فرهنگی، آب و هوا و ... متغیر بود. در اکثر بناها در اطراف حیاط چندین ایوان، یک حوض و چندین باغچه وجود دارد.
حیاط در گذشته به عنوان محلی برای برگزاری مراسمات عروسی و ختم و نیز پذیرایی از مهمانان شناخته میشد و گاها در بعضی خانههای مجلل چندین حیاط برای برگزاری مراسمات مختلف وجود داشت.
باغچهها در حیاط اصلی خانههای قدیمی و کمی پایینتر از سطح حیاط (در حد یک طبقه) ساخته میشدند. این کار باعث سهولت دسترسی به قنات میشد و مصالح برداشت شده نیز در ساخت و سازها مورد استفاده قرار میگرفتند. گودال باغچه در خانههای قدیمی مناطق خشک و کویری نظیر نائین و کاشان دیده میشود.
سرداب به فضاهایی گفته میشده که در خانههای قدیمی به منظور نگهداری از غذا و ایجاد فضایی خنک برای فصول گرم مورد استفاده قرار میگرفته است. در داخل سرداب یک حوضچه آب با ارتفاع کم تعبیه میگردید. عموما در مناطق گرمسیر در بالای حوضچه بادگیرهایی نیز ساخته میشد که به واسطه عبور جریان هوا از داخل آن، آب داخل حوض تبخیر شده و محیطی خنک فراهم میآورد.
پیدایش ایوان در هنر معماری ایرانی به زمان اشکانیان باز میگردد. این عنصر معماری در گذر زمان اشکال متعددی به خود گرفته است. ایوان در بخش بیرونی بناهای ایرانی و در ارتفاعی بلندتر از محوطه اطراف قرار داشت که از یک جهت به سمت حیاط باز بود و از سه جهت دیگر نیز به ساختمان محدود میگشت. ایوان عموما به عنوان محلی برای نشیمن افراد خانواده مورد استفاده قرار میگرفته است.
ایوان کاربردهای مهم دیگری نیز داشته است، به طور مثال ساخت ایوان با هدف جلوگیری از تابش مستقیم نور آفتاب و همین طور عدم ورود قطرههای باران در زمان بارندگی، انجام میگرفته است.
اگر ستونهایی که در ساخت ایوان استفاده میگردند، کم عرض باشند، به آنها رواق گفته میشود. رواق نیز همچون ایوان از سه طرف به ساختمان محدود بوده و از ساکنین در برابر بارش باران و تابش آفتاب محافظت مینموده است. استفاده از رواق در اماکن مذهبی بسیار رایج بوده است. مدرسه سپهسالار تهران، مسجد جامع یزد و مدرسه معیرالممالک از نمونههای شناخته شده استفاده از رواق در معماری ایرانی هستند.
حجرهها عموما به صورت چهارضلعی یا چند ضلعی در اطراف حیاط مرکزی یا میانسرا ساخته میشدند و محلی برای عزلت نشینی دراویش، استفاده طلاب در مدارس، اقامت مسافران در کاروانسراها و همچنین محلی برای چله نشینی، بودند.
حجرهها گاهی اوقات به صورت دو طبقه ساخته میشدند و یک راهرو ارتباط میان این دو طبقه را ممکن میساخت. این اتاقها معمولا روشنایی کمی داشتند، سقفشان کوتاه بود و به صورت طاق آهنگ ساخته میشدند.
در ادامه مبحث آشنایی با عناصر معماری ایرانی به مبحث اتاقها میرسیم که جایگاه ویژهای در این سبک معماری داشته است.
در گذشته از تالارها برای پذیرایی کردن از مهمانان مهم استفاده میگردید و این مکان همواره از اهمیت بیشتری نسبت به سایر اتاقها برخوردار بود. همانطور که در بناهای قدیمی به جامانده از گذشته مشاهده میکنیم، معماران ایرانی همواره نهایت تلاش خود را در زیباسازی و تزئین نمودن این مکان به کار میگرفتند.
پنجدری اتاقی با پنج عدد پنجره بود که در مجاورت هم قرار میگرفتند و به سمت ایوان خانه گشوده میشدند. این مکان در گذشته به عنوان فضای اصلی خانه برای دور هم جمع شدن اعضای خانواده و همچنین محلی برای نشیمن میهمانان و پذیرایی کردن از آنها، مورد استفاده قرار میگرفته است.
سه دری اتاقی با سه عدد پنجره مجاور هم بود که در گذشته کاربرد اتاق خواب را داشت. معمولا در مجاورت هر سهدری راهرویی به منظور ارتباط آن با دیگر قسمتهای خانه تعبیه میشد.
اتاقهای گوشواره در حقیقت اتاقهایی بودند که به منظور افزایش ظرفیت شاهنشین خانه در دو سمت آن ساخته میشدند، بدین صورت که اگر شمار مهمانها از گنجایش اتاق بیشتر میشد، درهای شاهنشین را میگشودند و ظرفیت اتاق بالا میرفت. در برخی از ضیافتهای خاص نیز نوازندگانی برای سرگرم نمودن مهمانها به کار گرفته میشدند که در این اتاقها به نواختن ساز میپرداختند.
بهارخواب که با نامهایی چون مهتابی و تخت بوم نیز شناخته میشود، فضایی سرباز و رو به حیاط است که از آن به عنوان محلی برای خوابیدن یا همنشینی در فصول گرم سال به خصوص در مناطق جنوبی کشور مانند خوزستان استفاده میشد. بهارخواب در سطحی بالاتر از حیاط خانه و عموما در طبقات دوم و یا بالاتر ساخته میشد.
این فضا در قسمت جنوبی ساختمانهای قدیمی به صورتی نیمه باز ساخته میشد. تالارها و ایوانهایی که در اضلاع جنوبی بناهای قدیمی وجود داشتند، انواعی از تابستاننشینها هستند که به دلیل باز بودن فضای آنها معمولا ظاهری ساده دارند و در مناطق سردسیر از بنا حذف میگردیدند تا از ورود هوای سرد به درون خانه جلوگیری شود. به عنوان مثال حسینیه خانه بروجردیها از نمونههای زیبا و کار شده تابستان نشین به شمار میآید.
در نقطه مقابل تابستان نشین، زمستاننشینها قرار داشتند که در اضلاع شمالی ساختمانهای قدیمی ساخته میشدند. در فصول سرد سال نور خورشید به صورتی مایل به این فضا میتابید و با گرم کردن آن، این قسمت را به محلی مناسب برای استراحت تبدیل مینمود.
ساختن سیستم سرمایشی و گرمایشی مطلوب در گذشته، بسیار مورد توجه معماران ایرانی بوده که این قضیه منجر به ساخته شدن سیستمهایی متناسب با هر منطقه جغرافیایی شد. یکی از به نامترین سیستمهایی که برای تامین خنکی بناها در مناطق جنوبی، به ویژه دزفول مورد استفاده قرار میگرفت، فضایی به نام شوادان بود. این فضا در عمق حداقل ده متری از سطح زمین ساخته میشد و از طریق کانالهایی به قسمتهای مختلف ساختمان انتقال پیدا میکرد و باعث خنکی آنها میشد. از شوادان به علت هوای خنکی که داشت به عنوان محلی برای نگهداری از مواد غذایی و حتی گاها استراحت کردن اهل خانه استفاده میگردید.
بدون شک میتوان بادگیرها را از برجستهترین عناصر معماری ایرانی به حساب آورد. بادگیرها همچون تهویههای امروزی وظیفه خنک کردن بنا را داشتهاند که به صورت برجهایی زیبا با ارتفاعهای متفاوت در بالای ساختمانها احداث میگردیدند. بر اثر عبور جریان هوا و به گردش درآمدن آن در برجهای بادگیر، هوا به سمت پایین میرفت و وارد سرداب میشد. تبخیر آب از سطح حوضچه موجود در سرداب هوایی خنک را ایجاد مینمود. در سرداب عموما تعدادی در نیز وجود داشت که باز کردن آنها سیستمی همانند کولرهای امروزی ایجاد مینمود. برترین نمونههای بادگیرها را میتوان در شهرهای کویری همچون یزد و کاشان مشاهده نمود.
آبانبارها فضاهایی سربسته بودند که در زیرزمین بر فراز حوضها احداث میگردیدند. این عنصر با ذخیره نمودن آب باران در فصول پر بارش امکان بهره بردن از آن را در فصول گرم و کم آب، فراهم مینمود و به این ترتیب همیشه آب آشامیدنی خنک در اختیار مردم مناطق کویری قرار داشت. از مشهورترین نمونههای آبانبار میتوان به آبانبارهای موجود در یزد و میناب اشاره نمود .
یکی از رایجترین عناصر معماری ایرانی گوشواره است. این عنصر با ایجاد جلوآمدگی درکنجهای درونی ساختمان، برای تبدیل کردن اشکال چهارگوش به اشکالی گردتر همچون هشت، شانزده، سی و دو ظلعی و در آخر دایره استفاده میشد و بیشتر در ساخت گنبدها مورد استفاده قرار میگرفت.
بدون شک معماری ایرانی یکی از تاثیرگذارترین سبکهای معماری در جهان است. معماران ایرانی با به کار گرفتن هوش و ذکاوت خود و در نهایت هنرمندی، با توجه به شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و فرهنگی هر منطقه، این عناصر معماری را توسعه میدادند و در جهت برقراری آسایش مردم این مناطق میکوشیدند. اگر مطالعه مطلب آشنایی با عناصر معماری ایرانی برای شما مفید واقع گردید، با دیگر مقالات استودیو معماری فرحو نیز همراه باشید.